شرح وصال

از خودم می‌گویم ... و شرح می‌دهم وقایع را تا وصال حضرت دوست ...

شرح وصال

از خودم می‌گویم ... و شرح می‌دهم وقایع را تا وصال حضرت دوست ...

به کجا داریم میریم؟!

سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

مدتی است ذهنم درگیر وضع فعلی جامعه است ... چقدر خدا روی زمین غریبه ...


*رفته بودم آزمایش خون بدم، آزمایشگاه دولتی و مرجع بود و مراجعه کننده زیادی داشت. بالای دو تا اتاق نوشته بود «خونگیری آقایان» و «خونگیری خانمها» خیالم راحت شد که محرم و نامحرمی رعایت میشه. وقتی نوبتم شد یه آقا صدام زد و گفت بفرمایید نمونه رو بگیریم و منو به طرف اتاق آقایان هدایت کرد!!! با تعجب پرسیدم آقایونم باید اینجا باشن؟ و با حالتی که خیلی بهش برخورده بود گفت پس بیرون بشینید تا نمونه گیر خانم سرش خلوت بشه!! منم بیرون منتظر بودم ... و میدیدم که توی این مدت توی اتاق نمونه گیری خانمها خیلی راحت آقایون کارمند برای کارهای مختلف رفت و آمد میکنند و حرص میخوردم! نوبتم که شد وقتی وارد اتاق شدم در و بستم. همون موقع یکی از خانمهای کارمند گفت شوهرت حاج آقاست، چون ظاهرت خیلی خاصه و سخت میگیری!! و واقعا فهمیدم که چقدر حجاب و رعایت واجبات در جامعه کم شده که توی ذهن خیلیا اگر کسی این چیزا براش مهم باشه حتما بخاطر شرایطشه، نه ترس از خدا ! ... جالبه که خیلی از خانمها حتی چادری بودن و بعد از آزمایش با آستین بالا زده میومدن توی راهرو و قدم میزدن!!


*حالم بد بود و رفته بودم بیمارستان و قرار بود برام سرم وصل کنن. دیدم که پرستار بخش آقاست. همسرم پرسید ببخشید پرستار خانم ندارید؟ که کلی به‌ آقاهه بر خورد و با حالتی عصبانی با بخش دیگه ای تماس گرفت و به خانم همکارش گفت که بیاد و سرم رو وصل کنه. و ما به جرم اینکه داشتیم یکی از واجبات خدا رو انجام میدادیم با اون حال بدی که داشتم حدود ۲۰ دقیقه ای معطل شدیم تا پیگیر شدن و اومدن!!


*سوار تاکسی شده بودم و متاسفانه یه آقا اومد و کنارم نشست. من هم برای رعایت حریم ها کیفمو گذاشتم بینمون، هرچند کیفم خیلی باریک بود و جایی رو تنگ نمیکرد ولی آقاهه گویا خیلی خیلی از این موضوع ناراحت شده بود! مدام چپ چپ به کیفم نگاه میکرد و انتظار داشت برش دارم تا جاش بازتر بشه!


*رفته بودم دکتر فشارم رو بگیرم. چون دیر وقت بود فقط دکتر آقا داشتن. من هم برای گرفتن فشار آستینمو بالا نزدم و ازشون خواستم فشارو از روی لباس بگیرن و دکتره با حالتی حق به جانب میخواست بهم بفهمونه که نمیشه! که منم قبل از اینکه اون بخواد چیزی بگه گفتم مشکلی نداره من اکثر مواقع اینطوری فشار میگیرم ...



  • بانوی شیعه

نظرات (۶)

وآااا :|
پاسخ:
:(
  • یک ایرانی
  • :) تبریک میگم به شما که هنوز به این مسائل فکر می کنین و از اصول شرع دفاع می کنین....
    پاسخ:
    متشکر!
  • ♡بهشـــت زودهنـــگــام♡
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام
    عزیزم حرف دل مارو زدی...
    انگار از یه بخش مهمی عقب افتادی وقتی مواظب واجبات
    ***** ** ****** *** ** ***** ***
    ***** ** ****** **** ***** ********* ***** ***** ** ** ********** ***** **** **** * *** **** ** *** ******* *** ** ****** ******* ***
    **** ***** **** **** ******** ***** ** *** ** **** ***
    **** ****** *** ** *** ** ** **** * **** **** ** *** ***** ***** ****** **** *** **** ** ** **** ***** ** *****
    ************* ****** **** ****** **** ***** **** * **** **
    **** ******

    پاسخ:
    سلام خانمی
    قربانت... آره واقعا وضع خراب شده!

    خیلی کار خوبی کردی که در برابر اون حرف دوام آوردی! یکی از دوستای من بخاطر اینکه بهش اصرار کردن چادرشو برای همیشه برداشت :(
  • بانوی گمنام
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام فاطمه جان **** **** ** ** ****** **** *** *** ****** *****
    شرمنده دیر میام ترم آخر و هزار سختی و پایان نامه وقت نمیکنم زیاد بیام کوتاهی من رو ببخش دوست خوبم
    پاسخ:
    سلام عزیزم
    خواهش میکنم. ان شاالله موفق باشی دوستم
    عالی بود انشالله خدا قلبهای مارو از شیطان دور کند ...
    پاسخ:
    ممنونم
    ان شاالله
  • طلبه آینده
  • سلام بانو جان
    وای خدای من
    به شدت اینجور مواقع ناراحت میشم  واگر کسی بخواد بهم یه جوری نگاه کنه منم همونطوری نگاهش میکنم(البته ازم بستگی به شرایطش داره)
    :/
      
    پاسخ:
    سلام عزیزم
    :((
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی